عناوین این صفحه
-
گمشده در جنوب
-
حمله به قعر به یاد مهرداد
-
ورود میناوند به خط دفاع آسمانی پرسپولیس
-
عکس مهرداد میناوند را دزدیدند!
-
تغییر برای تغییر استقلال همچنان بدون ایده
-
ارسال اسامی تأیید صلاحیت شده برای AFC
-
محمود فکری مشغول نادیده گرفتن همه چیز
-
مطهری: برای شادی روح مهرداد تلاش می کنیم
-
رسول دهقان نژاد: خانه ام را فروختم تا خرج زندگی ام کنم
-
رویاهای بزرگ
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
نظر شما در خصوص طراحی سایت جدید ایران ورزشی چیست؟
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
شماره : 6687 /
۱۳۹۹ شنبه ۱۱ بهمن
گمشده در جنوب
استقلال با تغییرات پرشمار و بعضاً بیدلیل در مسجدسلیمان تا آستانه شکست پیش رفت
فکری: تیردروازه ناجی نفت بود
محمود فکری بعد از پایان دیدار تیمش مقابل نفت مسجدسلیمان اینطور گفت: «قبل از شروع صحبتهایم به هر دو تیم خسته نباشید میگویم. بازی خوبی بخصوص از طرف استقلال انجام شد. بازی بسیار روان و با سرعت خوبی در هر دو نیمه انجام دادیم و روی یک اشتباه، حریف به گل رسید و کار ما سخت شد. بازیکنان ما روحیه خود را خوب حفظ کردند و بعد از گل و در نیمه دوم فوتبال خوبی ارائه کردند. خلق موقعیت ما را خیلی امیدوار کرد و همینکه نفت خیلی از تیمها را در اینجا برده و از آنها امتیاز گرفته نشان میدهد آنها تیم خوبی هستند. فکر نمیکنم هیچ تیمی اینقدر به نفت فشار وارد کرده باشد. تیر دروازه ناجی دروازه نفت شد ولی زیباییهای فوتبال همین است و امیدوارم بازیکنان ما به این روند ادامه بدهند و ناامید نشوند و انشاءالله این شرایط ادامه داشته باشد تا هم نتایج خوبی بگیریم و هم بازیهای خوبی انجام بدهیم.»
فکری در خصوص انتقاداتی که به کادر فنی برای تغییرات در ترکیب وارد میشود اینطور گفت: «ما یکی از بهترین کادرهای فنی ایران را از نظر دانش و تجربه داریم. ما هر کاری انجام بدهیم یکسری ایراد میگیرند. اگر صدرنشین باشیم و در بالای جدول اختلاف داشته باشیم باز هم ایراد میگیرند. البته وقتی ایراد میگیرند من خوشحال میشوم. این نشاندهنده این است که تیم ما خیلی خوب کار میکند و انتقادات و سنگهایی که به سمت ما پرت میشود نشان میدهد تیم ما خوب کار کرده است. متأسفانه یکسری از استقلالیها بازیچه دست بدخواهان این تیم میشوند و این مسائل را به ما انتقال میدهند. در تیمهای دیگر انواع و اقسام اتفاقات رخ میدهد ولی نه خبری از آن بیرون میآید و نه انتقادی از آنها میشود. تیمی که فوتبال بازی میکند، خلق موقعیت میکند مرتب از آن انتقاد میشود. بارها گفتهام هواداران بازیچه دست بدخواهان نشوند تا سوءاستفاده از آنها نشود.» سرمربی استقلال در پایان گفت: «اگر به ترکیب ایراد میگیرند باید درست این موضوع را منتقل کنند. ما هفته گذشته اصلاً تغییری در ترکیب تیممان نداشتیم. نمیدانم سؤالات شما کارشناسی است یا هر کسی در خیابان حرف میزند آن را در کنفرانس میپرسید. این هفته ما در ترکیب تیم تغییر داشتیم ولی خواهشاً سؤال کارشناسی بپرسید. این کار خودتان را زیر سؤال میبرد.»
حمله به قعر به یاد مهرداد
پرسپولیس امروز در شرایطی مقابل ماشینسازی تبریز بازی خواهد کرد که همچنان کلیه اعضای تیم، پیشکسوتان و هواداران این تیم در شوک ناشی از درگذشت نابهنگام مهرداد میناوند هستند و طبیعتاً شرایط روحی روانی مساعدی ندارند. با این حال به قول خود میناوند فقید زندگی و فوتبال همچنان ادامه دارد.
پرسپولیس بعد از باخت در اراک که شرایط این تیم را تحت تأثیر قرار داد و حاشیهها را بیشتر هم کرد باید برای بازگشت به جدول و اعاده حیثیت از خود ماشینسازی تیم انتهای جدول را شکست دهد. پرسپولیس که از 10 بازی ابتدای فصل فقط 15 امتیاز گرفته و با در نظر گرفتن دو بازی عقب افتادهاش در نیمه پایینی جدول جای دارد باید از این بازی که روی کاغذ آسانترین بازی نیم فصل اولش به حساب بیاید سه امتیاز بگیرد و هر نتیجهای غیر از این شکست خواهد بود و دوباره انتقادها را به سوی یحیی و تیمش روانه خواهد کرد.
پرسپولیس در 5 بازی اخیر خود تنها یک برد مقابل فولاد داشته اما ماشینسازی که از 12 بازی خود فقط چهار مساوی گرفته شرایط بدتری دارد. آنها در 5 بازی اخیرشان سه مساوی و دو شکست داشتند و با باخت مقابل مس رفسنجان به این بازی میآیند. مهمترین و بهترین نتیجه ماشینسازی در هفتههای گذشته تساوی پرگلش مقابل سپاهان در تبریز بوده وگرنه 8 باخت و 4 مساوی چیزی نیست که بتواند تیمی را نجات دهد.
با این وجود حتماً ماشینسازی مثل تمام تیمهای ته جدولی که برای کنده شدن از آن مکان ترسناک هستند با تمام وجود و با انگیزه فراوان بازی خواهد کرد و این انگیزه مقابل پرسپولیس دو برابر هم خواهد شد تا این مسابقه هم برای سرخها آسان نباشد.
پرسپولیس که در اراک درس خوبی از تیمهای کوچک و کم بنیه گرفته برای این مسابقه باز هم کنعانیزادگان را در اختیار ندارد اما بازگشت سیدجلال خبری امیدوارکننده است. ماشینسازی هم ایمان باصفا یکی از خوبهایش را در اختیار ندارد.
در چنین شرایطی تیم گلمحمدی شاید با شوک ناشی از درگذشت میناوند که همواره یکی از محکمترین حامیان تیم بین پیشکسوتان بود برای برد و بازگشت به جدول انگیزه مضاعفی داشته باشد.
ورود میناوند به خط دفاع آسمانی پرسپولیس
از بیمارستان تا بهشت زهرا
گزارش
جعفر برزگر @jafar_barzegar_yari
هنوز ساعت به 11 شب چهارشنبه نرسیده بود که خبری باور نکردنی در فضای مجازی و صفحات شخصی منتشر شد. هیچکس دوست نداشت باور کند. اصلاً چرا مثل خیلی از اخبار و شایعات فوتبالی تکذیب نمیشد. چرا هیچکس نمیگفت این خبر دروغ است.
اما انتظار برای تکذیب شدنش بیهوده بود چرا که اصل خبر متأسفانه درست بود. «مهرداد میناوند فوت کرد». چه کسی باور میکرد، آن هم در شرایطی که گفته میشد پنجشنبه از بیهوشی مصنوعی خارجش میکنند. اما چه کسی باور میکرد همان پنجشنبهای که همه منتظرش بودند تا خبر خوبی بشنوند روز خاکسپاریاش باشد.
خبر فوت مهرداد خیلی زود انتشار پیدا کرد مثل همه زودهایی که به آن دست یافت. خیابان مشرف به بیمارستان لاله شاید مدتها میشد چنین ترافیکی را به خود ندیده بود. علی کریمی، بهنام ابوالقاسمپور، جواد کاظمیان، حسین کنعانیزادگان، عادل کلاهکج و سعید شیرینی خیلی زود خودشان را بیمارستان رساندند. خانواده مهرداد لحظات بسیار سختی را میگذراندند و بهنام خیلی تلاش میکرد تا شرایط را کنترل کند. به همین دلیل برای حفظ آرامش سایر بیماران و زمانی که ابوالقاسمپور گفت که پیکر مهرداد را از بیمارستان خارج کردند خانوادهاش هم به خانه رفتند تا سختترین شب زندگیشان بدون مهرداد را به صبح برسانند. بعد از آنها علی کریمی هم که نای راه رفتن نداشت محوطه بیمارستان را به همراه کاظمیان ترک کردند تا مانع ازدحام بیشتر مردم شوند. جواد میگفت: «بعد از مهرداد اولادی و هادی نوروزی حالا مهرداد میناوند... چطوری باور کنم... چطوری با این مصیبت کنار بیام، برای مهرداد خیلی زود بود.»
همان شب خانواده مهرداد تصمیم میگیرند که مراسم خاکسپاری ظهر پنجشنبه انجام شود. آنها از طریق دوستانشان از مردم میخواستند که برای حفظ سلامتیشان به بهشت زهرا نیایند. در حالی که خبر ساعت مراسم رسانهای نشده بود اما خیلیها خودشان را قبل از ساعت 13 به قطعه نامآوران رساندند.
کنار مزار ابراهیم آشتیانی و جعفر کاشانی دو مدافع راست و میانی سالهای دور پرسپولیس خانه ابدی مهرداد (مدافع چپ پرسپولیس) را آماده کرده بودند. لحظه به لحظه تعداد حاضران در مراسم بیشتر میشد. افرادی که بدون دعوت آمده بودند تا آخرین ملاقات را با میناوند داشته باشند. بهنام ابوالقاسمپور قبل از همه در بهشت زهرا حضور داشت تا کارهای مربوط به مراسم را انجام دهد. محمد خاکپور، علی کریمی و جواد کاظمیان در فاصله کمی از هم به جمعیت اضافه شدند. علی پروین، محمد پنجعلی، حمید درخشان، محمدحسن انصاریفر، ناصر محمدخانی و یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس نیز بلافاصله بعد از تمرینات این تیم مسیر بهشت زهرا را در پیش گرفت و در خاکسپاری مهرداد میناوند حضور یافت. کریم باقری، افشین پیروانی، نیما نکیسا، جعفر سمیعی، گرشاسبی، ابراهیم شکوری، مصطفی قنبرپور، سهراب بختیاریزاده که گریه امانش نمیداد، محمدرضا مهدوی، مسئول کانون هواداران استقلال و حتی اشپیتیم آرفی و خیلیهای دیگر هم بودند.
در هر گوشه از قطعه نامآوران چهره آشنایی را میدیدیم. تا اینکه علی دایی هم قبل از شروع مراسم خودش را رساند. اما اتفاقی که مسیر لنز دوربین عکاسها را تغییر داد استقبال علی دایی و علی کریمی از یکدیگر بود. آنها یکدیگر را در آغوش گرفتند و در غم فراق مهرداد بغضشان ترکید. علی و علی تقریباً تا پایان مراسم کنار هم بودند و صحبتهایی هم میانشان انجام شد که به دلیل ازدحام جمعیت و البته ماسکهایی که زده بودند قابل شنیدن نبود.
آمبولانس رسید و مردم به سمتش رفتند تا برای آخرین مرتبه مهرداد را روی دوش بگیرند مثل همان روزی که بعد از ملبورن به استقبال تیم ملی رفتند. اما اینبار فرق میکرد و شماره 25 تیم ملی آرام به خواب ابدی رفته بود و روی پیکرش پرچم پرسپولیس را گذاشته بودند تا یکی از متعصبترین قرمزهای پایتخت در وداع آخرش هم پرچم سرخ را همراه خود داشته باشد.
حمید استیلی هم که برای پیگیری کارهایش خارج از کشور حضور دارد در چند نوبت با دوستانش تماس گرفت و هر دفعه گریه امانش نمیداد.
اما در میان این همه عزیزانی که با رعایت پروتکلهای بهداشتی آمده بودند افرادی هم موبایل به دست اصرار به گرفتن عکس سلفی و فیلم داشتند و متأسفانه تأکیدهای مسئولان برگزاری مراسم برای این عده کم فایدهای نداشت.
با اکثر حاضران در مراسم که صحبت میکردیم یک جمله را میگفتند: «چطور باور کنیم» کسی نمیخواست باور کند این بنرهای مشکی منقش به چهره مهرداد میناوند برای مراسم خاکسپاری او ترتیب داده شده بود. هواداران و فوتبالدوستان با حضور در بهشت زهرا برای میناوند سنگ تمام گذاشتند.
اما آنها پیگیر وضعیت علی انصاریان هم بودند و خبر بهبودی نسبی او خیلیها را امیدوار کرد. حالا برای انصاریان و تمام بیماران بستری در بیمارستان دست به دعا میشویم که به لطف خدا لباس عافیت به تن کنند.
لعنت به ویروس کرونا که برای چندمین مرتبه زهرش را به فوتبالیها ریخت و بعد از محمود یاوری، مهرداد میناوند هم از میان ما رفت. بدون شک جای او برای همیشه میان اهالی فوتبال خالی خواهد ماند. شماره 25 پرسپولیس و تیم ملی رفت و حالا حسرت نبودنش برای هوادارانش ماند. خداحافظ و ممنون به خاطر خاطرات خوبی که برایمان به یادگار گذاشتی.
روحش شاد، یادش گرامی
عکس مهرداد میناوند را دزدیدند!
یادداشت
احسان محمدی
ستارگان 98 لقب بازیکنانی است که بعد از 20 سال ما را به جام جهانی 1998 فرانسه بردند. بازیکنانی که خیلیهایمان هنوز با همان چهرههای عرق کرده در دیدار مقابل استرالیا و آمریکا آنها را به خاطر سپردهایم و اصلاً باور نمیکنیم پیر شوند چه رسد به اینکه ما را تنها بگذارند. آن نسل یکجورهایی انگار سرمایه نسل ما هستند. مثل عکسهای دوربینی قدیمی که از دهه 60 گوشهای قایم کردهایم، مثل کلکسیون تمبرهایی که سالها است سراغشان نرفتهایم اما دلمان قرص است که داریم.
داراییهایی قدیمی مثل این را آدم با چیزی جایگزین نمیکند. بعد از آن نسل بازیکنانی آمدند که شلوغتر بودند، خوش لباستر، آن سبیلهای پت و پهن را نداشتند اما در سینه ما جایگزین تیم 98 نشدند. مهرداد میناوند یکی از آنها است. بازیکنی که هم تحسینهای بیاندازه نثارش شد هم بیرحمانه مورد نقد و قضاوت قرار گرفت. خودش هم انگار سرش درد میکرد برای این حاشیهها. هر جا بود در مرکز توجه قرار میگرفت. بلد بود چطور دوربینها و نگاهها را سمت خودش بکشاند.
در 20 سالگی ستاره شد، در 30 سالگی تمام. فوتبال را بوسید و کنار کشید. اینکه اشباع شد یا زود به همه چیز رسید یک طرف ماجرا، اینکه حواسش به بیرون زمین بود و طرف دیگر. وقتی میآمد توی زمین، انگار موهایش را دانه دانه شانه زده بود. نه فقط به عنوان بال چپ با رضا شاهرودی رقابت داشت بلکه انگار در سوژه شدن و دیده شدن روی جلد روزنامهها و هفتهنامههای آن زمانه هم با هم کل داشتند.
نسل جدید چیز زیادی از او نمیداند. نهایتاً گوگل میکنند و چند ویدئوی بیکیفیت و رنگ پریده از یکی دو گل و پاس گلش را میبینند (چرا این همه فقر آرشیو داریم؟) یا کلکلهای مردی ریشو و عینکی با صورتی پف کرده با هواداران استقلال را لایک میکنند، نهایتاً تقلید صدای علی پروین. آنها که در اینستاگرام شناورند چند عکس با لباس اشتروم گراتس از او دیدهاند که در جدال با دیوید بکام است. افتخاری که نصیب او شد اما این همه چیزی نیست که در مورد مهرداد میناوند وجود دارد.
از 30 تا 40 سالگی انگار محو شد. همان سالهایی که خودش میگوید «اشتباه خودم بود. قبلاً میانداختم گردن این و اون اما الان میگم اشتباه خودم بود.» این بخشی از زندگی ستارهای است که کمتر در موردش میدانیم و البته حالا دیگر فرقی ندارد. شماره 25 تیم ملی ایران بخش بزرگی از خاطرات مشترک نسل ما را بغل کرد، به دوربین چشمکی زد و رفت.
مهردادی که با شوخطبعی ذاتی و حاضر جوابی «بچه تهرانی» حتی وقتی نیست باز هم کاری میکند که فقط از او برمیآید. آشتی دادن شهریار و جادوگر با چشمهای اشکآلود. وقتی ناباورانه از هم میپرسند مگر میشود مهرداد میناوند زیر خاک آرامش بگیرد، بازیکنی که بیقراری در ذات او بود.
هنوز سه روز نشده که رفته اما آنها که با او خاطره دارند پیر شدهاند. هنوز دلمان میخواهد برگردیم به روزهایی که توپ میآمد روی پای چپش، سرش را بالا میگرفت و سانتر میکرد. هی یاد علی دایی میافتم که هر وقت بحث پاس گلهایش میشد میگفت مهرداد! با اون سانترش جلوی کویت مهرههای کمرم رو جابهجا کردی! و او میخندید.
روحش شاد که قاب خندههایش با ما ماند و حالا انگار یک نفر به آلبوم سال 98 ما دستبرد زده و عکس مهرداد میناوند را دزدیده است. این جای خالی را حتی زمان هم پر نمیکند.
انتخاب سیستم تازه و پنج بازیکن جدید؛ شوکهای فکری به صدرنشین
تغییر برای تغییر استقلال همچنان بدون ایده
گزارش تحلیلی
آرمن ساروخانیان @armen7791
جاناتان ویلسون، فوتبالنویس پرآوازه انگلیسی که کتاب مشهوری درباره تاریخچه تاکتیکهای فوتبال به نام «معکوس کردن هرم» دارد، هفته گذشته در یادداشتی سولشر را یک مربی فاقد فلسفه خواند. این مطلب پیش از شکست غیرمنتظره منچستریونایتد مقابل شفیلدیونایتد قعرنشین و زمانی منتشر شد که این تیم به صدر جدول لیگ برتر رسیده بود. ویلسون نوشته بود شرایط متفاوتی که کرونا بوجود آورده تیمهای مدعی را به دردسر انداخته، ولی منچستریونایتد که در مقایسه با لیورپول و منچسترسیتی وسواس تاکتیکی بالایی ندارد و بیشتر به توانایی بازیکنانی مثل برونو فرناندز متکی است، از این آشفتگی آسیب کمتری دیده.
استقلال، صدرنشین هفتههای اخیر لیگ برتر هم تیمی است که به اعتقاد بخشی از رسانهها و بازیکنان سابق تیم ایده تاکتیکی مشخصی ندارد و با گذشت سیزده هفته از لیگ برتر، کادر فنی هنوز در حال آزمون و خطا است. استقلال در مسجدسلیمان برای اولین بار در لیگ بیستم با آرایش 2-5-3 به زمین رفت و نسبت به ترکیب بازی با سایپا پنج بازیکن جدید داشت. همین تغییرات پرشمار مهمترین دلیلی بود که بازیکنان استقلال در نیمه اول سردرگم باشند و اولین فرصت این تیم تنها در دقیقه بیست و پنجم به دست آمد.
یکی از این تغییرات و شاید عجیبترین آنها حضور حسینی درون دروازه بود و مظاهری، آمادهترین دروازهبان لیگ به نیمکت تبعید شد. ظاهراً کادر فنی استقلال تصمیم گرفته بعد از هر شکست دروازهبان را تغییر دهد، بدون توجه به اینکه کدامیک آمادهتر است و به شرایط بازی نزدیکتر. نتیجه این جابهجایی مهار ناشیانه حسینی بود که توپ را به درون دروازه خودش انداخت و استقلال را تا آستانه شکست پیش برد.
ای کاش محمود فکری بعد از بازی به جای حمله به دشمنان فرضی توضیح میداد که با چه نیتی تیمش را بعد از دوازده بازی با سه دفاع به زمین فرستاد و از این تغییر دنبال چه اهدافی بود؟ اگر دلیل این تصمیم تقویت قلب دفاع بود که باید بعد از عملکرد ضعیف مدافعان در دربی انجام میشد. اگر اضافه کردن یک مدافع میانی برای مهار قدرت خط حمله حریف بوده که این درباره نفت مسجدسلیمان صدق نمیکند. استقلال با این تغییر که فرم بازی تیم را کاملاً متحول کرده بود، یک نیمه سردرگم بازی کرد و بازیکنان تنها از شروع نیمه دوم توانستند با این جابهجاییها هماهنگ شوند.
تغییر غیرمنتظره دیگر در ترکیب استقلال کنار گذاشتن ریگی و مهدیپور، دو هافبک میانی اصلی تیم در بازیهای اخیر بود. مثلث رضاوند، شجاعیان و اسماعیلی ترکیب متوازنی برای میانه زمین نیست و از طرف دیگر آنها تجربه بازی کنار یکدیگر را نداشتند. تنها راه افتادن پیستونها در نیمه دوم بود که به داد استقلال رسید و گل تساوی هم روی یکی از همین سانترها زده شد. استقلال با ادامه حرکات از کناره زمین که با اضافه شدن بابک مرادی بیشتر به سمت چپ متمایل شده بود، میتوانست گل دوم را هم بزند.
استقلال تنها در نیم ساعت پایانی توانست خطراتی روی دروازه نفت مسجدسلیمان بسازد، آنچه نشان میدهد انتخاب ترکیب اولیه این تیم اشتباه و احساسی بوده و کادر فنی حدود یک ساعت از بازی را برای رسیدن بازیکنان به هماهنگی هدر داد. بیرون گذاشتن بازیکنانی مثل مظاهری و ریگی که از بهترینهای این فصل استقلال بودند به نظر میرسد بیشتر «تغییر برای تغییر» باشد، نه جابهجایی با یک ایده فنی. اگر کادر فنی استقلال بخواهد بابت هر شکست یا هر اشتباه کوچک اسکلت تیمش را به هم بریزد، هیچوقت نمیتواند به یک ترکیب ایدهآل برسد و مجبور است تا هفته آخر به این آزمون و خطا ادامه بدهد. هواداران استقلال در فصول گذشته معترض بودند که چرا تیم در شروع هر فصل تغییرات زیادی دارد و تعداد زیادی از بازیکنان اصلیاش را از دست میدهد. این اولین بار در چند فصل گذشته است که استقلال به جز چشمی و کریمی تمام بازیکنانش را حفظ کرده و تیمش در تمام خطوط تقویت شده است، ولی حالا کادری برای نیمکت انتخاب شده که ایدهای برای بازی ندارد و هیچکس نمیداند که میخواهد این کشتی را به سمت کدام ساحل ببرد. البته فکری با این موضوع مخالف است و بعد از بازی دیروز گفت: «بهترین کادر فنی ایران را داریم.»
فردا از سوی فدراسیون فوتبال انجام میشود
ارسال اسامی تأیید صلاحیت شده برای AFC
کنفدراسیون فوتبال آسیا در نامهای از فدراسیون فوتبال ایران خواسته اسامی کاندیداهای تأیید صلاحیت شده برای انتخابات فدراسیون و علت رد صلاحیتها را در نامهای ارسال کند.
گفته میشود فدراسیون فوتبال باید تا فردا مطابق جدول زمانبندی FIFA این اسامی را برای AFC ارسال کند.
فدراسیون فوتبال پیش از این اعلام کرده بود که اسامی کاندیداهای تأیید صلاحیت شده را تا 19 بهمن به طور رسمی اعلام میکند. بر همین اساس بعد از ارسال اسامی تأیید صلاحیت شده به AFC و کسب تأییدیه نهایی FIFA ، این اسامی روی خروجی سایت فدراسیون فوتبال قرار خواهد گرفت.
تا کنون شایعات زیادی درباره رد یا تأیید صلاحیت کاندیداها مطرح شده که فدراسیون فوتبال همه این مطالب را رد کرده است.
محمود فکری مشغول نادیده گرفتن همه چیز
سرمقاله
مازیار گیلکان
محمود فکری با ترکیب چیدنهای عجیب، با تغییرات عجیبتر، با تعویضهای بسیار عجیبتر شناخته میشود. این همان تصویری است که خودش میخواهد از خودش بسازد و عجب که منکر این تصویر میشود و به خبرنگاران در کنفرانس مطبوعاتی میگوید: «هر بازیکنی که ببینیم نیاز به تغییرش باشد، تغییر میدهیم. هفته قبل ما تغییری نداشتیم. نمیدانم سئوالات شما کارشناسی است یا هر کسی در خیابان هر چیزی را میگوید، شما میپرسید؟»
محمود فکری تمام تلاش خود را میکند تا انتقادات را نشنود و در کارش تجدیدنظر نکند. این سرسختی عجیب است اما او اصرار دارد که هر نقدی را دچار بدخواهی بداند و این میتواند آینده فنی استقلال را بیشتر به خطر بیندازد.
محمود فکری را در نپذیرفتن انتقادات باز هم دیدهایم، مثل نپذیرفتن انتقادات درباره کیفیت کادر فنی استقلال و شنیدن این پاسخها: «ما یکی از بهترین کادرهای ایران را چه از نظر تجربه و چه از نظر دانش در اختیار داریم.» محمود فکری را این روزها گرفتار یافتن پاسخ برای انتقادات میبینیم و پاسخهایش سرشار از اغراق است، مثل همین حرفش درباره کادر فنی استقلال.
اما استقلال را در بازی با نفت مسجدسلیمان ببینیم. اینکه رشید مظاهری و مسعود ریگی فرصت بازی پیدا نمیکنند، مایه حیرت است. قابل پیشبینی بود که بازی دادن به حسین حسینی میتواند استقلال را در موقعیت فعلی دچار دردسر کند که چنین هم شد و استقلال با اشتباه حسینی گل خورد. ریگی هم برای استقلال نه فقط یک بازیکن، بلکه یک کارگر تمام عیار و حرفهای است. در غیبت او نیز استقلال استحکام کافی را نداشت. محمود فکری در چیدن ترکیب و در تعویضها به جای آنکه استقلال خوشسلیقه و موفقی را تشکیل دهد، با هر تصمیم به تیمش آسیب میرساند، چه پیش از بازی و چه در جریان بازی. استقلال با این شیوه خود را به دست خود دچار سردرگمی کرده است. کادر فنی باتجربه و بادانش استقلال -به تعبیر محمود فکری- تصمیماتی برای تیم میگیرند که برای استقلال نه تنها مؤثر نیست، بلکه به جریان بازی لطمه میزند.
محمود فکری اصرار عجیبی دارد که تمام انتقادات را پرتاب سنگ به سوی تیم موفق و تیم در حرکت بداند اما واقعیت چیز دیگری است و ای کاش دستکم خود بداند که برخوردش با انتقادات منطقی نیست و در خلوت خود و همکارانش به مسیر تازهای فکر کند. گفتن این حرفها چاره کار استقلال نیست: «انتقادات و سنگهایی که به سمت ما پرتاب میشود نشان میدهد تیم به سمت جلو و خوب حرکت میکند.»
محمود فکری از مشکلاتی حرف میزند و دیگران را بیخبر میداند: «شما حتی یک درصد از مشکلاتی را که تیم ما دارد، نمیدانید. فقط شما از تلویزیون میبینید و فکر میکنید استقلال همیشه باید برنده باشد در حالی که بهترین تیمهای دنیا هم همیشه برنده نمیشوند. قبلاً هم عرض کردم، مشکلاتی که تیم ما دارد را هیچ تیمی ندارد حتی همین نفت مسجد سلیمان نیز مشکلات ما را ندارد ولی داریم صبوری و همراهی میکنیم تا با کمک همدیگر، استقلال را به جایگاه واقعیاش برسانیم.» اما این مشکلات باید به بحث گذاشته شوند. پنهان کردنش چیزی شاید شبیه پنهان کردن و نادیده گرفتن مشکلات فنی استقلال باشد. محمود فکری مشغول نادیده گرفتن همه چیز است و اسم این کار صبوری نیست.
در مرام ما نیست باخت را گردن کسی بیندازیم
مطهری: برای شادی روح مهرداد تلاش می کنیم
حمید مطهری که به جای یحیی گلمحمدی در نشست خبری پیش از بازی مقابل ماشینسازی حضور یافته بود، گفت: «فقدان میناوند عزیز را تسلیت میگویم و باور نمیکنم مهرداد را از دست دادهایم. بار دیگر به خانواده میناوند و جامعه ورزش و هواداران پرسپولیس تسلیت میگویم. همه میدانند مهرداد با جان و دلش برای پرسپولیس تلاش میکرد و خوش قلب بود.»
وی ادامه داد: «دو سه روزی حال و روز خوبی نداشتم و با از دست دادن میناوند حالم بدتر شد. برای علی انصاریان هم آرزوی سلامتی میکنم تا هر چه زودتر به زندگی عادیاش بازگردد. به وحید امیری هم به دلیل از دست دادن پدربزرگش تسلیت میگویم. امیدوارم از این روزها عبور کنیم. این چند روز مردم به من لطف داشتند و امروز اینجا آمدهام که بگویم خوب هستم و تا آخرین لحظه میجنگم و این را کسانی که در پرسپولیس حضور داشتند، میدانند.»
بازی با ماشین سازی: با این شرایط صحبت کردن در رابطه با بازی سخت است اما جزو وظایف ماست. دو سه روز در تمرینات نبودم اما یحیی گلمحمدی و دیگر نفرات زوایا را بررسی کردهاند و میدانند با چه سبکی باید با ماشینسازی بازی کنیم. شرایط جدول نشاندهنده جایگاه تیمها نیست. من لیگ انگلیس را مثال میزنم که تیمهای پایین تیمهای بالای جدول را میبرند. به همین دلیل لیگ جذاب شده است.
شکست مقابل آلومینیوم در اراک: لیگ ایران هم این جذابیت را پیدا کرده است. هفته قبل دیدید که بازی را یک بر صفر جلو افتادیم اما شاید به دلیل دست کم گرفتن حریف تنبیه شدیم. این مسأله نشان میدهد اینطور نیست که برابر تیمهای پایین جدولی امنیت داشته باشیم. از بازیکنانمان میخواهیم هوشیار باشند و 90 دقیقه تمرکز صددرصد داشته باشند. اگر یک جا 99 درصد تمرکز داشته باشیم، از همان یک درصد ممکن است از حریف ضربه بخوریم. باید هوشمندانه و با برنامه و همراه با تمرکز بازی کنیم.
تیمها اکثراً مقابل پرسپولیس فشرده بازی میکنند و ما باید از این فشردگی رد شویم. باید این فشردگی را بشکنیم و برای آن راهکارهایی داشته باشیم. همچنین وقتی توپی را از دست میدهیم، باید برای آن برنامه داشته باشیم، چون ماشینسازی برای این موقعیت برنامه دارد، بنابراین باید بازی را کنترل کنیم و به حریف ضربه بزنیم.
مصدومیت سیدجلال: با گلمحمدی صحبت کردم و گفت سیدجلال روز پنجشنبه تمرین کرده و مشکلی برای بازی کردن ندارد.
میانگین 5/1 امتیاز از هر بازی: برای رسیدن به جایگاه قهرمانی برای هر بازی باید دو امتیاز کسب کنید. شما به 5/1 امتیاز پرسپولیس اشاره کردید که نشان میدهد خیلی عقب نیستیم. بازیکنان جایگاه خودشان را میدانند و اینکه در چه تیمی بازی میکنند. اتفاقاً ما خیلی هم امید داریم. اگر به صدر جدول نگاه کنید، اختلافی نداریم و دو بازی عقب افتاده هم داریم. همیشه گفتهام با تلاش و تمرین بیشتر میتوانیم نقاط ضعفمان را برطرف کنیم. هفته گذشته باختیم و در رأس این شکست کادر فنی بوده و همیشه میپذیریم. باید بیشتر کار کنیم تا نقاط ضعف را برطرف کنیم. انشاءا... با برد به جدول بازمیگردیم. واقعیتش را بخواهید پرسپولیس به میانههای جدول عادت ندارد.
انتقاد از صحبتهای یحیی و بهانهجوییهای او: هفته گذشته نخستین باخت ما رقم خورد. شاید گلمحمدی اشاراتی داشته اما در مرام ما نیست باخت را گردن کسی بیندازیم. کارمان را انجام میدهیم و پاسخگو هستیم. مردم حواشی را میدانند و میتوانند قضاوت کنند. سعی خواهیم کرد نقاط ضعفمان را برطرف کنیم. به تازگی یک سوم لیگ را گذراندهایم و خیلی خوب نیست این قضاوتها را داشته باشیم. شما باید در مجموع ماحصل کادر فنی را در یک سال و نیم گذشته ببینید و بهتر است زود قضاوت نشود.
بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی پرسپولیس در صورت پرداخت نشدن طلب بودیمیر: متأسفانه پرسپولیس همیشه با این مشکلات دست به گریبان بوده است. امیدوارم برای هیچ تیمی چنین اتفاقی نیفتد، چون برای وجهه کشورمان و باشگاهها خوب نیست. امیدوارم با درایت مسئولان باشگاه، مدیرعامل و هیأت مدیره جدید که جا دارد به صدری برای حضورش در هیأت مدیره تبریک بگویم، این مشکل حل شود. اینجا فقط مربیگری نمیکنید و باید به خیلی از مسائل بپردازید. این مسأله خیلی خوب نیست. تمرکز مربیان باید کاملاً در زمین فوتبال باشد اما متأسفانه در فوتبال ایران اینطور نیست.
بازی کردن با لباس مشکی: اطلاعی در این رابطه ندارم. بازیکنان ما با همه وجودشان از امروز برای شادی روح میناوند و پیشکسوتان عزیزی که از دست دادهایم، کار خواهند کرد. من برادر کوچک همه فوتبالیها هستم. با دیدن این اتفاقات بیشتر قدر همدیگر را بدانیم و احترام بگذاریم. این دنیا ارزش ندارد که درگیری ایجاد شود و باید قدر یکدیگر را بدانیم. این موضوع برای همه ما و از جمله ورزش کشورمان خوب است. امیدوارم تن همه سالم باشد و روزهای خوبی داشته باشند.
گلایه های مربی سازنده کشتی از بی توجهی ها
رسول دهقان نژاد: خانه ام را فروختم تا خرج زندگی ام کنم
مصاحبه
محسن وظیفه
همیشه مربیان سازنده در کشتی کمتر دیده شدهاند. کشتیگیران ساخته میشوند و سکوهای قهرمانی را یکی پس از دیگری فتح میکنند اما کمتر کسی میداند که این کشتیگیر کجا و توسط چه کسی کشف و ساخته شد تا به عنوان یک کشتیگیر ملی مطرح شود.
یکی از این مربیان که توانسته قهرمانان زیادی را برای کشتی بسازد، رسول دهقاننژاد است. مربی که در اسلامشهر فعالیت میکرد و توانست از این خطه حسن رحیمی را به کشتی دنیا معرفی کند.
کسی که توانست به مدال برنز المپیک برسد و مدال طلای جهان را کسب کند اما تا این اندازه که حسن رحیمی معروف شد و مربیان ملی و فدراسیون پز مدال او را دادند، نامی از رسول دهقاننژاد برده نشد.
مربیانی که در تیم ملی بودند، بارها پاداش گرفتند که البته نوش جانشان اما این سؤال همیشه وجود داشته که سهم مربی سازنده از مدالآوری شاگردش چه بوده؟ سؤالی که حالا دهقاننژاد جواب دردناکی برای آن دارد: «خانهام را فروختم تا خرج خانهام را بدهم و شرمنده زن و بچهام نباشم.»
از این جوابهای دردناک، دهقاننژاد در مصاحبهاش کم ندارد.
مدت زیادی است که از شما خبری نیست. این روزها را چگونه سر میکنید؟
متأسفانه همه باشگاهها به خاطر کرونا تعطیل شده و به خاطر حفظ جان مردم و کشتیگیران سعی کردیم تمام پروتکلها را رعایت کنیم.
با این وضعیتی که کرونا به وجود آورده و کاهش علاقهمندان به کشتی در سالهای گذشته شرایط سختی در انتظار ورزش اول ایران است.
خب طبیعی است. سالها توجه به کشتی کم شده و همین باعث شده تا مردم دیگر رغبتی برای حضور در کشتی نداشته باشند و حالا با این تعطیلی به خاطر کرونا کشتی اندک هوادارانش را از دست میدهد.
فکر میکنید چرا علاقه مردم به کشتی کم شده است؟
دلایل متعددی در این مورد وجود دارد. اولین عاملش این بود که فشار اقتصادی اجازه نمیدهد، مردم به سمت ورزش کشتی بروند. ورزش سخت و کم درآمد و البته الان پرهزینه اما فکر میکنم مهمترین دلیل نوع برخورد با قهرمانان این رشته باشد.
یعنی با قهرمانان برخورد خوبی نمیشود؟
شما شرایط زندگی بسیاری از قهرمانان کشتی را ببینید متوجه میشوید که بعد از دوران قهرمانی شرایط خوبی ندارند. مردم هم وقتی نوع برخورد با قهرمانان را میبینند بیخیال کشتی میشوند.
در کنار این عوامل که البته درست هم هست، دلیل دیگری هم در کمتر شدن علاقهمندان به کشتی میبینید؟ به هر حال کم شدن جمعیت فعال در کشتی به دغدغه مهم علیرضا دبیر تبدیل شده است.
در کنار مواردی که در بالا عرض کردم باید ورود برخی از رشتهها را در کمتر شدن علاقهمندان به کشتی مدنظر قرار داد. رشتههایی که درآمد دارند و البته شاید عوارض کمتری هم داشته باشند. مصدومیت کمتر و در کنارش درآمد بیشتر و آینده بهتر باعث میشود میزان رغبت به کشتی کمتر شود اما همچنان اعتقاد دارم بیتوجهی به قهرمانان و مربیان سازنده باعث بیانگیزگی شده و این مهمترین دلیل در نزول کشتی است.
پس دبیر حق دارد که بگوید به زودی کشتی از بین میرود.
از بین که نمیرود؛ تحت هر شرایطی کشتی میماند چون سرمایههای زیادی هستند که علاقه هم دارند اما بیانگیزگیهای زیاد باعث شده خیلی از مربیان که با عشق و علاقه کار میکردند کشتی را رها کنند و ورودی به کشتی کم شده باشد اما تعطیل نمیشود.
اگر کشتی تعطیل نشود هم خیلی ضعیف میشود.
خیلی ضعیف شده است. شما الان ترکیب تیم ملی کشتی آزاد را ببینید. به جز حسن یزدانی کدام کشتیگیر دیگر را داریم که بوی طلای المپیک را بدهد؟ جای حسن رحیمی و مهدی تقوی که رفتند کشتیگیر نداریم که مثل آنها باشند.
وضعیت کشتی باید به نحوی باشد که بین کشتیگیران در هر وزن رقابت به وجود بیاید اما الان هیچ وزنی در ترکیب تیم ملی به این شکل نیست.
البته خدای نکرده نمیخواهم عملکرد کسی را زیر سؤال ببرم، همه نفرات حاضر در ترکیب تیم خوب هستند. کشتیگیر خوب زیاد داریم اما کشتیگیری که فوقالعاده باشد و بوی طلا بدهد بسیار کم هستند.
دلیل این همه افت را در چه میدانید؟
بیتوجهی به مربیان سازنده مهمترین دلیل است. مربیانی داشتیم که چند دوره مسابقات جهانی رفتند، برخی از آنها دو دوره المپیک حضور داشتند اما الان در خانه خوابیدهاند و کاری برای کشتی نمیکنند.
برخی از مربیان در خارج زندگی میکنند اما به وقتش میآیند پولشان را میبرند کاری هم به سازندگی برای کشتی ندارند. در واقع در سالهای گذشته برای افراد سرمایهگذاری کردهاند نه برای کشتی. در این بین مربیان سازنده هم با کمترین درآمد به دنبال ساختن قهرمان هستند. به نظر شما چقدر میتوانند کار کنند؟
یکی از سؤالها این است که الان درآمد شما چقدر است؟
در حال حاضر هیچ چیز. مدتهاست که کرونا باشگاهها را تعطیل کرده و عملاً درآمدی وجود ندارد. قبل از آن هم چیزی نبود که بتوان اسمش را درآمد گذاشت.
در این مدت کسی پیگیر وضعیت زندگی شما نشد؟
در این یک سال یک نفر زنگ نزد حالی از ما بپرسد.
یعنی فدراسیون پیگیر نبود که شما چه میکنید؟
فدراسیون جای خود. باید سراغ ما را هیأت کشتی تهران میگرفت اما یک بار زنگ نزدند ببینند که در چه وضعیتی قرار داریم. همین الان کشتیگیرم امیرحسین مقصودی در اردوی تیم ملی است اما کسی سراغی از من نمیگیرد. البته من فقط یک نمونه هستم. امثال من بسیار هستند.
پس چطور زندگی خود را اداره کردید؟
خانهام را فروختم تا خرج زندگیام را در این یک سال کرونایی بدهم.
واقعا؟
بله. یکی دیگر از مربیان را میشناسم که ماشینش را فروخته تا شرمنده زن و بچهاش نباشد.
چرا در لیگ برتر مربیگری نکردید؟ قرار بود پول لیگ به جیب مربیان سازنده کشتی برود.
لیگ برتر کشتی توسط چند مربی دست به دست میشود. این مربیان هم به دنبال افرادی میروند که با آنها رفیق هستند؛ به سراغ من و امثال من که نمیآیند. البته باید از فدراسیون تشکر کرد که لیگ را برگزار کرد. به هر حال شرایط سختی بود اما با این حال پول به مربیان و کشتیگیران رسید و این در شرایط فعلی کار مهمی بود.
اما شما که سودی نبردید؟
سود که نه در این شرایط مجبور شدیم در باشگاه را هم به خاطر چند کشتیگیر باز کنیم و سلامتی خودمان را هم به خطر بیندازیم.
چرا کمتر در لیگ برتر دیده شدید؟
هیچ وقت نبودیم، عرض کردم که کار در لیگ برتر اینگونه بوده که یک نفر میآید و بقیه رفقایش را هم دور خودش جمع میکند. ما هم تماشاگر هستیم.
با این وضعیت خیلی از مربیان مثل شما بیخیال کار سازندگی میشوند.
ما پوستکلفت هستیم که ماندیم؛ خیلیها رها کردند و رفتند. به خیلی از مربیان هم که آمدند کنارم کار کنند گفتم که در کشتی خبری نیست و شما باید به فکر آینده خودتان باشید.
چرا همیشه مربیان سازنده مظلوم واقع میشوند؟
خب برنامه مدونی برای این کار وجود نداشته. رسول خادم برای مربیان سازنده خیلی زحمت کشید اما در دوره او هم اتفاقات بدی رخ داد. واقعاً برخی از رؤسای فدراسیون فکر میکنند که مربیان باید صلواتی کار کنند اما وقتی رسول خادم برای مربیان سازنده پاداش تعیین کرد، کار مهمی بود.
خادم برای مربیان سازنده که کشتیگیرانشان در مسابقات جهانی مدال کسب میکردند پاداش تعیین کرده بود.
الان هم باید این کارها را انجام بدهند یا حقوق ماهیانه تعیین کنند. اینها انگیزه ایجاد میکند اما واقعا کافی نیست. البته این طرح رسول خادم هم خوب اجرا نشد.
بعد از المپیک ریو مراسمی را رسول خادم برگزار کرد. از من، حسین نقیبی و همت مسلمی هم دعوت کرد که به عنوان مربی سازنده حضور داشته باشیم. فکر کردیم قرار است تقدیر ویژهای داشته باشند اما بیشتر شبیه توهین بود تا تقدیر.
چرا؟
در این مراسم مربیان تیم ملی هم حضور داشتند که از آنها هم تقدیر شد. به من و دو مربی سازنده دیگر هم یک سکه دادند. در مقابل، مربیان تیم ملی که پاداش وزارت ورزش و دولت را هم گرفته بودند در این مراسم دوباره سکه گرفتند! یک سکه برای مربیان سازنده توهین بزرگی بود. خیلی از این وضعیت ناراحت شدم.
باید اعتراض میکردید.
مشکل یکی دو تا نبود که بخواهیم به آن اعتراض کنیم. فکر میکنید اعتراض میکردیم درست میشد؟ همان سال اداره کل ورزش و جوانان تهران چون حسن رحیمی تنها مدالآور کشتی تهران بود، قصد داشت از من تقدیر کند. نامه زدند به هیأت که مربی سازنده حسن رحیمی را معرفی کنید. هیأت مرا به فدراسیون معرفی کرد اما اسمم را در فدراسیون خط زدند. پاداش 20 میلیون تومانی اداره کل را فدراسیون تقدیم به مربی ملی کرد که الان در آمریکا زندگی میکند. این کارها انگیزهها را از بین میبرد. هر کشتیگیری وضعیت این روزهای مرا ببیند عمراً دیگر به سراغ کشتی نمیآید. بنابراین راه کمک به کشتی همین است که حواسشان به من و امثال من باشد که بعد از این همه سال مجبور به فروش خانهام نشوم.
با این وضعیت بعید است از سالن شما یکی مثل حسن رحیمی بیرون بیاید!
15 سال دیگر هم مثل حسن رحیمی پدید نمیآید. کشتیگیرانی مثل رحیمی، سوریان و دبیر چند دهه یک بار رو میشوند.
از کار کردن در کشتی پشیمان نشدی؟
چرا گاهی اوقات پشیمان میشوم. درست است که هر چه دارم از کشتی دارم اما هر چیزی هم که ندارم از کشتی بوده. برای خیلیها زحمت کشیدم اما بعد که متوجه ذات آنها شدم از زحمتی که کشیده بودم پشیمان شدم. تا وقتی قهرمان نساخته بودم انگیزه دیده شدن داشتم اما حالا سالهاست که انگیزههایم فرق کرده است. از خودم میپرسم بعد از این همه کار کردن و این همه کشتیگیر ساختن الان کجای زندگی هستم؟
صحبت حسن رحیمی شد. نظرتان درباره بازگشت این کشتیگیر به عرصه قهرمانی را میخواستم بدانم.
حسن رحیمی در حال محک زدن خودش است. 32 سال دارد و شاید الان میخواهد دوباره برگردد. تصمیم شخصی گرفته دوباره به کشتی برگردد. اینکه کی و کجا را نمیدانم.
فکر میکنید این تصمیم به سودش باشد؟
سؤال سختی است. به هر حال حسن رحیمی را کشتیگیر کار بلدی میدانم و الان هم اینقدری تجربه دارد که بتواند خودش برای خودش تصمیم بگیرد. تنها نگرانی من از بازگشت دوباره او به میادین این است که ورزش حرفهای خیلی بیرحم است.
حسن رحیمی، علیرضا حیدری و علی دایی هم ندارد. وقتی ببازید همه گذشته پر افتخار شما را فراموش میکنند. حتی وقتی ببازید میگویند که بردهای قبلی هم الکی بوده.
این بزرگترین خطری است که حسن رحیمی را تهدید میکند.
آرسنال-منچستریونایتد، ساعت 21:00
رویاهای بزرگ
گزارش
کنستانتین اکنر
یکی از رقابتهای جذاب و جانانه دوران لیگ برتر امشب تجدید میشود و آرسنال در ورزشگاه امارات میزبان منچستریونایتد است. هفت رده و 10 امتیاز تفاوت میان دو تیم است. لندنیهای رده نهمی با پیروزی در بازی قبلی خود روحیه خوبی به این بازی میآورند در حالی که شیاطین سرخ بعد از باخت شوکه کننده به تیم قعرنشین شفیلدیونایتد به این بازی رسیدهاند.
شاید این بازی به حساسیت آن روزهایی که این دو تیم قدرت اول لیگ برتر انگلیس بودند، نباشد اما هنوز هم جذابیت بالایی دارد. دو بازیکن سابق دو تیم که به خوبی با فضای این بازی آشنا هستند، روی نیمکت قرار دارند و بدون شک به اندازه اسلاف خود برای موفقیت در این بازی انگیزه دارند.
اولهگونار سولشر میخواهد تیمش به باخت خانگی چهارشنبه شب واکنش نشان دهد اما میکل آرتتا به دنبال ادامه روند خوب تیمش است. توپچیها باخت در جام حذفی به وسیله ساوتهمپتون را سه روز بعد در لیگ تلافی کردند با درخشش جوان مستعد تیم، بوکایو ساکا که یک گل زد و یکی ساخت. آرسنال در شش بازی اخیر خود 16 امتیاز گرفته و 16 گل زده (در حالی که در 14 بازی قبلیاش 14 امتیاز و 12 گل داشت) و تنها منچسترسیتی صدرنشین آمار بهتری از این جهت دارد.
البته رتبه نهم بعد از 20 بازی برای آرسنال ناامیدکننده است اما حالا به نظر میرسد در مسیر درست قرار گرفتهاند و هویت پیدا کردهاند. قطعاً فشار از روی آرتتا کم شده و با الهام گرفتن از درخشش ساکا و همچنین با بازگشت الکساندر لاکازت به فرم گلزنی، از نظر دفاعی هم پیشرفت خیلی خوبی کردهاند و در هفت بازی آخرشان در رقابتهای مختلف تنها ساوتهپتون توانسته به این تیم گل بزند.
آرسنال در خانه سه کلینشیت پیاپی داشته، به اندازه 19 بازی قبلیاش و حالا آرتتا میتواند یک رکورد تاریخی به دست آورد. اگر آرسنال این بازی را ببرد او نخستین مربی تاریخ باشگاه میشود که سه بازی اولش را با منچستریونایتد برده. چنین اتفاقی یک ضربه دیگر به امیدهای قهرمانی است که در اردوی یونایتد به وجود آمده هرچند شیاطین سرخ هم در سفر به شمال لندن به دنبال رکوردهای خودشان هستند. اگر این بازی را نبازند، یونایتد 18 بازی پشت سر هم در لیگ در خانه رقبا نباختهاند و این در تاریخ پرافتخارشان سابقه ندارد. هرچه بیرون خانه خوب نتیجه میگیرند در خانه بد هستند و چهارشنبه چهارمین باخت خانگیشان را متحمل شدند که بعد از فصل 2014-2013 با دیوید مویس بیسابقه است. یونایتد بعد از باخت یک بر صفر در اولدترافورد به آرسنال در 13 بازیاش در لیگ شکست نخورده بود و شفیلد به این روند پایان داد.
اخبار تیمی
پیر امریک اوبامیانگ، کاپیتان آرسنال که تنها گل بازی قبلی با منچستریونایتد را از روی نقطه پنالتی زد، امیدوار است بعد از غیبت در دو بازی به دلیل بیماری مادرش به این بازی برسد. این گابنی 31 ساله وضعیت مبهمی در باشگاه دارد اما اگر برگردد مستقیماً به ترکیب اصلی میرود با توجه به اینکه در چهار تا از پنج بازی آخرش برابر یونایتد گل زده. توماس پارتی و امیل اسمیت در بازی با ساوتهمپتون مجبور به ترک زمین شدند و آخرین بررسیها قبل از بازی تکلیفشان را مشخص میکند. مارتین اودگارد هم که چند روزی است از رئال مادرید آمده بعید است در ترکیب اصلی قرار بگیرد. منچستریونایتد هم باید وضعیت اریک بایی را ارزیابی کند، او قرار بود مقابل شفیلد بازی کند اما در تمرین ضرب دید و نتوانست. مصدومیتش جدی نیست اما احتمالاً جای خود را به ویکتور لیندلوف میدهد که مقابل شفیلد 90 دقیقه روی نیمکت بود. امثال لوک شاو، فرد و اسکات مکتامینای هم دوباره به دنبال حضور در ترکیب اصلی هستند ضمن اینکه ادینسون کاوانی امیدوار است مهاجم نوک بازی کند بعد از آنکه عملکرد آنتونی مارسیال مقابل شفیلد مورد انتقاد قرار گرفت. برونو فرناندز هم که در چهار بازی آخرش در لیگ 9 گل زده و 9 پاس گل داده، هدفش شکستن طلسم ناکامی است.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو
کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به «ایران ورزشی» بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر